توماس فریدمن- بحران آبوهوایی بحرانی عادلانه نیست. کسانی که بیشترین آسیب را از پیامدهای آن متحمل میشوند اغلب همانهایی هستند که در وهله نخست کمترین نقش را در ایجاد این بحران داشتهاند. بحران آبوهوایی را نمیتوان در چارچوب نظامهای سیاسی و اقتصادی کنونی حل کرد. من هفته گذشته وقتام را صرف صحبت با افراد مختلفی کردم که برای نشست آبوهوایی سازمان ملل در گلاسکو در اسکاتلند جمع شده بودند و این موضوع احساسات عمیقا متفاوتی را برایم ایجاد کرد. با حضور در اکثر نشستهای آبوهوایی از نشست بالی در سال ۲۰۰۷ میلادی به این سو، میتوانم به شما بگویم که نشست سال جاری احساس بسیار متفاوتتری نسبت به نشستهای سالهای گذشته را در من بهوجود آورد.
من از حضور همه جوانانی که در خیابانها خواستار مقابله با چالش گرمایش جهانی بودند و برخی از فناوریهای شگفتانگیزی که توسط مبتکران و سرمایهگذاران برای کمک به بهبود وضعیت آبوهوایی پیشنهاد شده بود حیرت زده شدم. این نشست شبیه نشستهای پیشین نبود که در آن همگان منتظر معاملههایی بودند که توسط دیپلماتها و سیاستمداران جمع شده در پشت درهای بسته صورت میگیرند. با افراد بسیاری صحبت کردم و از این موضوع خرسند هستم.
برای اولینبار احساس کردم که نمایندگان «بزرگسال» حاضر در نشست امسال بیشتر از «بچه» های بیرون سالن میترسند تا از یکدیگر یا از اصحاب رسانه و مطبوعات.
آشکار است که اینترنت و رسانههای اجتماعی باعث تقویت نیروی جوانان شده و آنان قدرتشان را در در گلاسکو نشان دادند تا مذاکرهکنندگان بزرگسال بهعنوان رهبران کشورهای جهان سرزنش و شرمنده شوند. همه کسانی که در فاصله سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲ میلادی متولد شده و با فناوری دیجیتال بزرگ شدهاند، اکنون بزرگترین گروه جمعیتی جهان با ۲.۵ میلیارد نفر جمعیت را تشکیل میدهند. حضور آنان در این نشست محسوس بود.
این جوانان خواستار آیندهای امن هستند. آنان میخواهند سیاستمداران باتوجهبه علم برای حل معضلات اقلیمی، آبوهوایی و زیستمحیطی چارهای بیندیشند. «گرتا تونبرگ» در سخنرانی خود با جسارت گفت سیاستمداران با واژگان و شعارهای توخالیشان رؤیاها و کودکی او را دزدیدهاند. او هشدار داد کل اکوسیستم در حال فروپاشی است و تنها چیزی که سیاستمداران درباره آن صحبت میکنند پول و افسانههایی درباره رشد اقتصادی ابدی است.
بحران آبوهوایی بحرانی عادلانه نیست. کسانی که بیشترین آسیب را از پیامدهای آن متحمل میشوند اغلب همانهایی هستند که در وهله نخست کمترین نقش را در ایجاد این بحران داشتهاند. بحران آبوهوایی را نمیتوان در چارچوب نظامهای سیاسی و اقتصادی کنونی حل کرد. این یک نظر نیست بلکه یک واقعیت است.
پس از نشست اخیر، خبر خوب آن است که در بحث تغییرات آبوهوایی جوانان پیروز شدند. دولتها و صاحبان صنایع نیز میگویند: «ما متوجه پیام شما شدیم و درحال کار روی آن هستیم». خبر بد اما آنکه هنوز فاصله زیادی بین آنچه مراد دانشمندان از کاهش فوری استفاده از زغال سنگ، نفت و گاز که موجب گرمایش زمین میشوند و آنچه دولتها و صاحبان مشاغل، صنایع و شهروندان عادی آماده انجام آن هستند وجود دارد.
دولتها تازمانیکه انرژی پاک کافی جایگزینی وجود نداشته باشد، سوختهای فسیلی آلوده را کنار نخواهند گذاشت. این امر یا نیازمند گذر زمان طولانی است یا با فداکاریهای بسیار بیشتر از آن چه در نشست حاضر مورد بحث قرار گرفت امکانپذیر است.
باید دست از توهم برداریم. دست از کارهای احمقانهای مانند تعطیلی نیروگاههای هستهای در آلمان صرفاً برای نمایش این که چقدر سبز و طرفدار محیطزیست هستیم برداریم چون پس از آن، این واقعیت را نادیده میگیریم که آلمان بدون وجود انرژیهای تجدیدپذیر به سوزاندن کثیفترین زغال سنگها روی آورده است. این نمایش اخلاقی واقعاً نتیجه معکوس دارد.
اکنون انسان خردمند معاصر باید درک کند حفظ آینده ما نیاز به درد و فداکاری دارد. درحالحاضر، بدون فداکاری در تغییر سبک زندگیمان تنها امید طراحی و به کارگیری فناوریهایی است که به مردم عادی اجازه میدهد کارهای خارقالعادهای انجام دهند.
بازتابی از ترجمه فرارو از مقالهای در نیویورک تایمز «The Climate Summit Has Me Very Energized, and Very Afraid».
تحلیلگران محترم یادداشتهای خود را در محورهای ذیل به آدرس ایمیل فرهنگ دیپلماسی (info@farhangdiplomacy.com) ارسال کنند: نقش مردم، ملتها و جوامع مدنی در دیپلماسی/ دیپلماسی و بحرانهای فرامرزی/ دیپلماسی و بحران محیطزیست