مبارکه صداقتی– به گفته مقامات چین این کشور بهدنبال هژمونی در دیگر مناطق نیست، اما براساس منطق واقعگرایی تدافعی، پکن نیز مانند دیگر بازیگران نظام بینالملل از منطقه خود در مقابل افزایش قدرت سایرین دفاع و حفاظت خواهد کرد. در سپتامبر ۲۰۲۱، پیمان آکوس (AUKUS) میان استرالیا ، بریتانیا و آمریکا بدون پیشبینی و خبری رسانهای از قبل امضاء شد. پیمانی که مخالف روح پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای است. این پیمان به استرالیا اجازه میدهد زیردریاییهای هستهای بسازد. نظارت بر تسلیحات هستهای دریایی شامل نظارتهای پادمانی هستهای نمیشود. استرالیا در شرایطی به این پیمان پیوست که با فرانسویها توافقی برای خرید زیردریاییهای هستهای داشت. این اقدام فرانسه را از استرالیا و بیش از آن از آمریکا خشمگین ساخت که پیمانی امنیتی بدون حضور اعضای اتحادیه اروپا و البته در تناقض با توافق تسلیحاتی فرانسه و استرالیا در منطقه اقیانوس آرام، آنهم نزدیک به چین و منافع راهبردیاش منعقد شد. منابع ناشناسی از کاخ سفید این پیمان را برای مواجهه با چین معرفی نمودهاند. این در حالی است که بوریس جانسون، نخستوزیر انگلستان، آکوس را پیمان ماجراجویانه و خصومتآمیز نمیداند. پیمانی که هنوز ابعاد و جزئیات مشخصی ندارد؛ اما شامل هوش مصنوعی، جنگ سایبری، سیستمهای زیرآب و قابلیت حملات دوربرد است. پرسشی که اینجا مطرح میشود این است که ارتباط این پیمان با منافع چین و خطرات ناشی از آن چیست؟
سیاست چرخش به شرق اوباما در دوره ترامپ با شدت بیشتری علیه شرق ادامه یافت و توسط بایدن نیز دنبال میشود. حالا بهنظر میرسد جنگ چین و آمریکا تنها محدود به جنگهای اقتصادی نیست و ابعاد گستردهتری یافته است. با خروج آمریکا از افغانستان، بسیاری معتقدند حالا در فضای جنگ سرد جدید، زمین بازی قدرتهای بزرگ چین و آمریکا در منطقه هند-آرام است؛ هرچند که در گذشته نیز این دست از رقابتها و تنشها میان چین و آمریکا وجود داشته است. با این وصف، بهنظر میرسد منافع و امنیت چین در فضای پیرامونی خود در منطقه اقیانوس آرام و دریای چین جنوبی بهخطر افتاده است. سخنگوی وزارت دفاع چین، پیمان آکوس را نهفقط تهدیدی علیه چین، بلکه تهدیدی علیه امنیت جهان قلمداد کرد و گفت باید فوری لغو شود. همچنین وی این پیمان را عامل آسیب به صلح و ثبات منطقه نیز دانست. یعنی بهرغم اینکه پیمان امنیتی آکوس را مغایر امنیت جهان دانست؛ آن را ماجراجویی آمریکایی در منطقۀ مورد اهمیت چین نیز قلمداد کرد. دراینبین، حتی روسها نیز واکنش نشان دادند. رئیس شورای امنیت روسیه نیز این پیمان امنیتی را علاوهبر تهدیدی علیه چین، تهدید علیه روسیه و ساختار امنیتی آسیا دانست. همچنین وزارت خارجه روسیه از آمریکا، بریتانیا و استرالیا خواستار توضیح درباره این پیمان امنیتی شد.
میتوان سناریوهای محتمل و پیشروی چین در رابطه با این پیمان را از دو منظر سنجید: نخست، تهدید؛ و دوم، فرصتهای احتمالی پیشِ رو. دریافت چین از پیمان آکوس بهمثابه اقدامی تهدیدآمیز کاملاً درست است ؛ اما پیمان آکوس میتواند پنجره فرصتی نیز برای این کشور را فراهم کند. چین بیش از هر زمان دیگری میتواند با اهرم تنبیهی اقتصاد خود، بهویژه برای استرالیا که از شرکای تجاری و اقتصادی این کشور است محدودیت ایجاد کند. در حوزه نظامی نیز از این پس انجام آزمایشهای موشکی و اتمی چین و کره شمالی از وجاهت بیشتری برخوردار است. هرچند هنوز پیمان آکوس به مرحله اجرا نرسیده است، اما میتواند بهانهای برای اقدامات تلافیجویانه چین در راستای تأمین امنیت منطقه هند-آرام باشد.
پیمان آکوس برای متحدان اروپایی آمریکا خوشایند نبود و چین میتواند بهدنبال فرصتهایی بهجهت ارتباط و نزدیکی بیشتری بهلحاظ سیاسی و نظامی به اروپا باشد. همانطوری که پکن از پاریس و بروکسل خواست در سیاست خارجی خود مستقل باشند. در چنین وضعیتی، انتظار میرود با دوری آمریکا از اروپا، بهویژه فرانسه که بازوی مهم اروپاییِ ناتو و تنها قدرت هستهای اتحادیه اروپا است؛ ائتلاف غربی که چین را یک تهدید میداند سست شود. هرچند تحقق این پیشبینی دشوار است، اما جرقههای امکانپذیری آن برای چین امیدوارکننده است. چین شریک تجاری مهم و بزرگ اروپا است و مبادلات اقتصادی بسیار خوبی میان طرفین برقرار است. این شرایط میتواند چین و اروپا را بهسمت همکاریهای بزرگتری بهلحاظ نظامی و سیاسی سوق دهد. البته امروزه نیز بهلحاظ تکنولوژیکی و ارتباطاتی، روابط مؤثری میان چین و اتحادیه برقرار است. البته همچنان بسیاری از تحلیلگران میگویند مزیتهای آمریکا بهلحاظ اقتصادی (سلطه دلار بر اقتصاد بینالملل) و نظامی، همچنان اروپا را شریک آمریکا نگاه میدارد و نه چین.
بااینحال، باید درنظر داشت آلمان و شرکای اتحادیه اروپا در انتقاد فرانسه از آمریکا با فرانسه همسو هستند و خواهان استقلال راهبردی از آمریکا هستند. در چنین وضعیتی، اگر سیاستهای یکجانبهگرایانه آمریکایی که از دوره ترامپ درقبال اروپا اعمال میشد ادامه یابد، چین از بروز این گونه شکافها میان متحدان فراآتلانتیک، فرصتهای خوبی بهدست خواهد آورد. با وجود این که فرانسه هم مانند آمریکا چین را تهدید میداند و معتقد به مهار آن است؛ اما میتواند از چین بهعنوان اهرم فشار علیه آمریکا استفاده کند. چین میتواند در چنین وضعیتی از فرصت و شکاف حاصله نهایت استفاده را ببرد.
در نتیجهگیری کلی بهنظر میرسد در کوتاهمدت اقدام جدیدی ازسوی چین دیده نخواهد شد. هرچند چینیها علائم خطر را از طرف غرب دریافت کردهاند. حتیاگر به گفته مقامات چین این کشور بهدنبال هژمونی در دیگر مناطق نباشد؛ اما براساس منطق واقعگرایی تدافعی از منطقه خود در مقابل هژمونی سایرین دفاع و حفاظت خواهند کرد. چین با چراغ خاموش و آرام مسیری را برای مواجهه با چنین تهدیداتی هموار خواهد کرد.
تحلیلگران محترم میتوانند یادداشتهای خود در محورهای ذیل را به آدرس ایمیل فرهنگ دیپلماسی (info@farhangdiplomacy.com) ارسال کنند: پیامد انعقاد پیمان آکوس بر همپیمانی فراآتلانتیکی / اتحادیه اروپا و انتخاب بین چین و آمریکا / شراکت آمریکا و اروپا: مبتنیبر ارزش یا منافع اقتصادی و نظامی